اتاقم…
قبرستان متروکه ایست…
که هرشب مرده ای برای خودفاتحه ی می خواند…
تاازانتهایی نترسد…
به نام ایزدتوانا
سال عجیبی است.سال روبه پایان است وخبری ازبرف وباران نیست…
هروزدرگوشه ای ازکشور،زمین میغردوزلزله می آیدآسمان شهرهایمان رادود وغبارفراگرفتهمعشیت برمردم تنگ شده وگرانی واقتصادخراب،پدرملت رادرآورده اخلاق وفرهنگ خانواده وحیا وغیرتمردمان این سرزمینهم که روبه مسلغ نابودری می رود… ازظلم وجوروبی کفایتی برخی حاکمان که بگذریم ….
روزگارخوبی نیست…
یادمان باشدکه سنگینی گناه خودمان رابا گناه دیگرملتهامقایسه نکنیم،ایرانیان در طول تاریخ همیشه قومی خداپرست وبازنان ومردانی باحیاوبا غیرت بوده انددرخواب غفلت نباشیم وخوب بنگریم که زمین وآسمان شایدبخاطرگناه من و تواست که اینگونه برماقهر کرده است.
بسم الله الرحمن الرحیم
ندای ازمـــــیت
درروایت آمده استکه در هنگام غسل میت،ازروح میت فریادی بلندمی شودای غسال!تورابه خداوندسوگندمی دهم!که بابدنم مدارانماکه بسیارضعیف است.ودراثرمرگ وجان دادن،رگهای بدنم بریده وشکافته وتمامی اعضای من کوبیده وشکسته است.
درحدیث سلمان نبوی واردشده است:ندای میت به غسالراهمه ی خلایق،جزانس جن،میشنوند.وبه غسال قسم می دهدکه بربدنم ترحم کن .زیرا ازچنگال مرگ نجات یافته ومجروح است
وچون میخواهنداورا درکفنش بپیچندبازقسم می دهدکه سرم را مبندکه یک بار دیگردوستان واهل وعیالم راببینم که این آخرین دیداراست